گناه تشکیلاتی، ثواب تشکیلاتی
برگرفته از بیانات آزاده سرافراز استاد دکترمحمدرضا شایق در ستاد مرکزی دکتر سعید جلیلی(دارالعباده یزد)
هنوز معنی سیاست عین دیانت است را نفهمیدیم...
هرکسی در عرصه سیاست آمد خدمتی کند به بدترین شکل تخریب شد و فدا شد: شهید بهشتی، شیخ فضلالله، امیر کبیر...اصلا خود امیرالمومنین!
چرا اینطور شد؟ چرا اینها این در در غربت به شهادت میرسیدند و تازه بعد از شهادتشان کمی شناخته میشدند؟
چرا؟ چون ما هر مطلبی را بدون دلیل قبول میکنیم. هنوز معنی سیاست عین دیانت است را نفهمیدیم...
اصلا موجودیت مسلمانها به همین مباحث اجتماعی و سیاسی است...
چرا برای نماز جماعت در مقابل نماز فرادی این قدر ثواب قائل شدهاند؟ تا جایی که اگر تعدادشان از ده نفر گذشت دیگر این ثواب قابل محاسبه نیست؟ چون اینجا بحث اجتماعی است، اصلا موجودیت مسلمانها به همین مباحث اجتماعی و سیاسی است، این خدمتی به فرهنگ دینی جامعه است، برای همین اینقدر ثواب و اجر دارد.
اگر عواقب عملی دامن جامعه را بگیرد آنجا دیگر خود خدا انتقام خواهد گرفت.
هر چیز اگر جنبه خدمت به جامعه یافت ثوابش عظیم میشود، از آن طرف اگر عواقب عملی دامن جامعه را بگیرد آنجا دیگر خود خدا انتقام خواهد گرفت.
شاهد مثال اول: داستان بنی اسرائیل که "جرم اجتماعی" کردند و با اینکه توبه کردند ولی باز خدا انتقام گرفت.
داستان بنی اسرائیل را خدا در عبارت "فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ" تمام نمیکند بلکه در ادامه میفرماید:" فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ"[1] (البقرة/54) بعد از توبه بنی اسرائیل،12000هزار نفرکشته شدند. این سیلی خدا بود چون آثار این جرم به جامعه کشیده شد.
اینکه در جامعه گاهی پدیده بدحجابی را میبینیم از همین موارد است، اگر غربیها صدها مقاله علیه حجاب بنویسند این قدر اثر ندارد که کسی در جامعه بدون حجاب ظاهر شود. اصلا اگر کسی در کشورهای اروپایی برای چاپ کتاب در مورد حجاب وام هم بخواهد به او وام هم میدهند ولی اگر دختری بخواهد در مدرسه با حجاب ظاهر شود ممانعت جدی میکنند برای همین جهت است. اینها اثر این رفتار جتماعی را فهمیدهاند. شاهد مثال دوم: داستان حضرت آدم که آثارش به نسلش رسید و میبینیم که خدا توبه او را پذیرفت "فَتَابَ عَلَیهِ"(البقرة/37) ولی دیگر به بهشت بر نگشت.
بزرگترین گناه تشکیلاتی
بزرگترین گناهها طبق این معادله، گناهان اجتماعی شد. در گناه اجتماعی عفو نداریم. حتی تعبیر "قُتِّلُوا" را داریم که دلالت بر تکثیر عذاب می کند. تقتیل یعنی چندین بار اعدام! چون جرم اجتماعی است. در بحث "قطاع الطریق" هم همین بحث را داریم. برای "مرجفون" و آشوبگران و اهالی فتنه هم همین تعبیر هست چون گناه جمعی است: وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا(الأحزاب/61)
اما از آن طرف، در گناهان فردی سخن از عفو است. حتی اگر پدرت را هم کشته تو ببخش! "فمَنْ عُفِی لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیهِ بِإِحْسَانٍ"(البقرة/178) در این آیه، ولیّ دم را برادر قاتل حساب کرده! چون جرم فردی است. دین سیاسی یعنی این! مبنای سیاست اسلام همین است. در این منظومه بالاترین گناهان، گناهان اجتماعی است و بزرگترین گناه اجتماعی هم حاکم کردن کسی است که شایستگی ندارد...
ثواب تشکیلاتی
چطور ممکن است ساحران جیرهخوار فرعون در عرض چندثانیه عاشق شهادت بشوند ؟! تا جایی که به فرعون گفتند: "فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِی هَذِهِ الْحَیاةَ الدُّنْیا"(طه/72) هرچه میخواهی بکن! ما در سلوک فردی باید 30سال نماز شب بخوانیم ولی او در عرض چندثانیه اینگونه سلوک میکند. چرا؟ چون اثر کار ساحران بر روی یک امت بود. فرعون سناریو را اینطور چیده بود: یا موسی شکست میخورد یا پیروز مسابقه میشود. اگر شکست خورد که ما پیروز میشویم ولی اگر پیروز هم شد میگوییم این استاد ساحران است و اصلا او را دعوت میکنیم تا معلم و مربی ساحران شود. در هر دو صورت ما برندهایم. اما فرعون هیچ وقت فکر نمیکرد که ساحران در این معادله تسلیم شوند و ایمان بیاورند و سجده کنند! همه نقشه ها به هم ریخت. او نقشه کیش و مات موسی را ریخته بود اما با این عمل اجتماعی ساحران، کل تشکیلات فرعون به هم ریخت. اثر این کار بر یک امت بود و برای همین، این قدر قیمتی شد. به واسطه همین یک عمل در یک لحظه خدا دلهاشان را لبریز از نور کرد.
من 30 سال این اعمال را در فردیت خودم انجام میدهم اما آنها در یک لحظه با یک ثواب اجتماعی همه آن 30 سال عمل فردی را به دست می آورند. چون خدمت به جامعه است. خدمت شما هم در ستادهای انتخاباتی و در این شرایط حساس همین نقش را دارد. چون یک ثواب اجتماعی بزرگ است. برای خدمت در حماسه سیاسی نیت کنید!
[1]و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید؛ و به سوی خالق خود باز گردید! و خود را [=یکدیگر را] به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.
برگرفته از سایت مدیر در مدار کربلا
خدا قوت به شما و تمام مجاهدان عرصه فرهنگ...
اسلام از نظر اصول و فروع و تاریخ با مسأله حکومت آمیخته است. هرکس قرآن میجد و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیه السلام)، و همچنین تاریخ اسلام را مورد توجه قرار دهد، این مسئله را به وضوح در مییابد که جدا کردن حکومت و سیاست از اسلام و دین امری غیرممکن است و به منزله این است که بخواهند اسلام را از اسلام جدا کنند! شاهد این سخن قبل از هر چیز تاریخ اسلام است. پیامبر اسلام نخستین کاری که بعد از هجرت به مدینه انجام داد تشکل حکومت اسلامی بود.
ضمنا!
لازمه استمرار حکومت تقویت روحیه جهادیست.
جهاد در یک تشکیلات منظم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی از جمله ضروریات حکومت اسلامی است.
ومن الله توفیق